۱۳۸۷/۰۳/۱۶

مصایب بود و نبود برق

پیش نوشت:

برق هم تا دیده که تابستون یک ماه زودتر اومده و کاسه کوزه شو رو پهن کرده، بیکار ننشسته و تعطیلات تابستونیشو زودتر شروع کرده و واسه ما شده اهل رفت و آمد. تازه نمیگه که چه وقتی میره و چه ساعتی میاد !! شب و روز هم تو کارش فرقی نمیکه جدیدنا!! این طوری هم که ما آمار گرفتیم ظهرها که هوا دست کمی از تنور نونواییها نداره زمان مورد علاقشه واسه رفتن و دو سه ساعت بعد هم یه سری میاد و سه چهار ساعتی میمونه و دوباره میره.
امروز صبح زورد هم که ما بد عادتی کردیمو اول آفتاب زدن از خواب غفلت بیدار شدیم و خاستیم احوالی از برق محترم خونمون بگیریم دیدیم ای دل غافل از ما سحر خیزتر برق بوده !! بعله... دیگه صبح ها رو هم باید به آمار رفت و آمد جریان الکتریسیته خانه مان بیافزایییم!!!
حالا مشکل تنها این نیست که !! خرج ومخارجش هم زیاد شده کوفتی. فاکتورهای مخارجش رو که میارن در خونه میدن میبینی 40 یا 50 هزار تومن برات نسخه پیچیدن که باید بری بانک تخلیه روحی و مالی بشی!
اون موقع ها که برق خونه نشین بود هذینه هاش 20 هزار تومن هم نمی شد.
خوب دیگه طبیعیه، اینا نشونه های بزرگ شدنه! شنیدم که ریشه هاش تا اونور مرزها هم رفته (نمیرفته به زور بردنش!).

پس نوشت:

اگه بگم الان وسط نوشتن برق تشریف بردن و نیم ساعت حضور نداشتن چه حالی بهتون دست میده؟
خوب بزارید بهتون همون حال دست بده چون این اتفاق واقعی بود!!
در اینجا من از ابزار ScribeFire کمال تشکر را دارم که از دوباره نویسی کل مطلب نجاتم داد


پی نوشت:

و اما به منظور اینکه وقتتون رو بیشتر هدر ندم و تا برق ترک محل نکرده!! لازم میدونم نسبت به زحمات بی دریغ مسولین برق (که باعث میشن بیشتر قدر زمانهایی که داریمش رو بدونیم!) با تفاوت باشم !! همین!!

پا نوشت:

عمری لامپ اضافه رو خاموش کردیم فقط تاریکی نصیبمون شد از این به بعد هیچ لامپی رو خاموش نمیکنم تا این چند لحظه رو که برق دارم در روشنایی کامل باشم .

۱ نظر: