۱۳۸۷/۰۴/۰۶

Teeth فیلمی برای درجه بندی!!

پیش نوشت:

نمیدونم چرا اصلا من این فیلم رو دانلود کردم! تازه بعدشم دیدمش!!.نظر خودم اینه که خیال کردم یه فیلم ترسناکه یا تخیلیه یا شایدم اکشن باشه یا احتمال هم داشت که یه خورده ســـکســـی باشه اما الان که دارم دربارش مینویسم و دیدنش تموم شده فهمیدم که اصلا هم تو هیچ کدوم از این دسته ها قرار نمیگرفت.قرار دادنش توی هر کدوم از دسته ها باعث میشه که یک ویژه برای اون دسته باشه.
خوب IMDB براش دسته کمدی و ترسناک رو انتخاب کرده و Yahoo هم دسته ترسناک و دردناک. من هم علاوه بر اینها دسته ی تخیلی و ســـکســـی رو هم اضافه میکنم که چیزی کم نداشته باشه!!
فیلم مقدار قابل توجهی صحنه هم داره که بهتره اگه با حیا هستین تنها ببینید تا قرمز و بنفش نشین! البته صحنه ها هم زیاد درام نیستن که بخواین فکرای بد بکنید!!

پس نوشت:

فیلم داستان یه دختر دبیرستانیه تلاش داره عفت و پاکی خودش رو حفظ کنه و عضو گروهی هم هست که همشون همینکاره اند. دان برادری داره که هرزه خرابیه و کارش رو مشکل میکنه.طی اتفاقی دان میفهمه که واژنش دندون داره !!! و افرادی رو که اذیتش میکنن رو گاز میگیره (گاز که چه عرض کنم، میکنه میندازه دور!!).اون به افسانه ها رجوع میکنه و افسانه ای رو پیدا میکنه که با شرایط خودش شباهت داره و ماجراهاش به دکتر و پلیس و پدر و مادر و دوست پسراش و کودکی خودش هم ربط پیدا میکنه. نکته خنده داری تو فیلم نیست که بشه دید بجز چند جا که معدود دیالوگهایی باعث لبخندی کوتاه بشن.قصه فیلم جدی نیست و اصلا هم باور پذیر نیست به طوری که مدت کوتاهی بعد از دیدنش فراموش میکنید چی دیدید!!.
هنرپیشه زن فیلم تو کارش عالیه و بی دلیل نیست که جایزه هم برده.کارگردانش هم دومین کارگردانی رو انجام داده و اون هم کاندید جایزه بوده که نویسنده همین کار هم بوده.
به هر حال داستان فیلم جذابه و برای دیدن ادامه شما رو متمایل میکنه.در کل این فیلم برای دیدن و سرگرمی مناسبه و زیباست.و به نظر من چیزی واسه فکر کردن و دوباره دیدن نداره.
منتقدین یاهو براش رتبه B و کاربران C+ و سایت IMDB براش رتبه 6 از 10 را دادند که به نظر من منصفانه است.
پایین نوشت:

این دفعه تصمیم گرفتم لینک دانلود فیلمهام رو هم براتون بزارم که اگه دلتون خواست بدونین من از کجا گرفتم . برا دانلود من بیشتر از تورنت ها استفاده میکنم که به نظرم هم مطمعن هستند هم به اندازه کافی سریعند به همین منظور لینک تورنت رو براتون میزارم.
این هم لینک صفحه دانلود تورنت:
امیدوارم خوشتون بیاد

۱۳۸۷/۰۴/۰۵

بدون تیتر

پیش نوشت:
چند روزی نبودم و سفری از روی بیکاری به نهرون داشتم که جاتون هیچ وقت خالی نباشه خوش گذشت.
امروز هم بعد از انجام هزار تا کار دیگه حال و حوصله نوشتن درباره فیلم رو ندارم اما یه چندتا فیلم هست که دیدم و باید ببینم که میام میگم چی بودن.
احتمال داره فردا این کارو می کنم!!
پس نوشت:
امروز دیدم یکی بهتر از من داره درباره فیلم ها مینویسه و اون هم امروزیه .خیلی از کارش خوشم اومد .
چون من اینجا مطلب تخصصی نمینویسم درباره فیلمها و فقط نگاه بیننده ای رو میگم که از فیلم فقط فیلم رو دیده پس ایشون رو برای اهل تخصص پیشنهاد میکنم!!

۱۳۸۷/۰۳/۲۵

نیاز

امید: نیاز باعث میشه آدما به هر چی که نیاز داشته باشن برسن وهر کاری بکنن!!
مصطفی: یعنی ما که هیچ کاری نمیکنیم!نیازی نداریم؟

هر سه تامون خندیدیم :))

۱۳۸۷/۰۳/۱۶

مصایب بود و نبود برق

پیش نوشت:

برق هم تا دیده که تابستون یک ماه زودتر اومده و کاسه کوزه شو رو پهن کرده، بیکار ننشسته و تعطیلات تابستونیشو زودتر شروع کرده و واسه ما شده اهل رفت و آمد. تازه نمیگه که چه وقتی میره و چه ساعتی میاد !! شب و روز هم تو کارش فرقی نمیکه جدیدنا!! این طوری هم که ما آمار گرفتیم ظهرها که هوا دست کمی از تنور نونواییها نداره زمان مورد علاقشه واسه رفتن و دو سه ساعت بعد هم یه سری میاد و سه چهار ساعتی میمونه و دوباره میره.
امروز صبح زورد هم که ما بد عادتی کردیمو اول آفتاب زدن از خواب غفلت بیدار شدیم و خاستیم احوالی از برق محترم خونمون بگیریم دیدیم ای دل غافل از ما سحر خیزتر برق بوده !! بعله... دیگه صبح ها رو هم باید به آمار رفت و آمد جریان الکتریسیته خانه مان بیافزایییم!!!
حالا مشکل تنها این نیست که !! خرج ومخارجش هم زیاد شده کوفتی. فاکتورهای مخارجش رو که میارن در خونه میدن میبینی 40 یا 50 هزار تومن برات نسخه پیچیدن که باید بری بانک تخلیه روحی و مالی بشی!
اون موقع ها که برق خونه نشین بود هذینه هاش 20 هزار تومن هم نمی شد.
خوب دیگه طبیعیه، اینا نشونه های بزرگ شدنه! شنیدم که ریشه هاش تا اونور مرزها هم رفته (نمیرفته به زور بردنش!).

پس نوشت:

اگه بگم الان وسط نوشتن برق تشریف بردن و نیم ساعت حضور نداشتن چه حالی بهتون دست میده؟
خوب بزارید بهتون همون حال دست بده چون این اتفاق واقعی بود!!
در اینجا من از ابزار ScribeFire کمال تشکر را دارم که از دوباره نویسی کل مطلب نجاتم داد


پی نوشت:

و اما به منظور اینکه وقتتون رو بیشتر هدر ندم و تا برق ترک محل نکرده!! لازم میدونم نسبت به زحمات بی دریغ مسولین برق (که باعث میشن بیشتر قدر زمانهایی که داریمش رو بدونیم!) با تفاوت باشم !! همین!!

پا نوشت:

عمری لامپ اضافه رو خاموش کردیم فقط تاریکی نصیبمون شد از این به بعد هیچ لامپی رو خاموش نمیکنم تا این چند لحظه رو که برق دارم در روشنایی کامل باشم .

۱۳۸۷/۰۳/۱۲

به دنبال دست و دل همگام!!

دست و دلم دیگه به وبلاگ نویسی نمیره، نمیدونم چم شده. از چند روز پیش که رفتم مشهد (جاتون خالی خیلی خوش گذشت اون سه روز) و برگشتم دیگه حتی حال دیدن فیلم هم ندارم!
چشمام هم دیگه با فیلم هام حال نمیکنن!!
فعلا دنبال یه دست و دل و چشم میگردم که با هم هماهنگ باشن! پیدا کردم میام مینویسم